برند چیست؟ تعریف برند و برندسازی و واژه های مرتبط با مدیریت برند
✔ برند و برندسازی   (تعریف برند)   برند چیست

آیا باید نخستین درس برند و برندسازی، با تعریف برند و واژه نامه با توضیح کلمات مرتبط با مدیریت برند آغاز شود؟

معمولاً رسم بر این است که #واژه‌ نامه، آخرین بخش یک کتاب درسی است. در کلاس‌های درس هم، واژه‌ها معمولاً به تدریج و در طول کلاس تعریف می‌شوند.

دلیل اصلی شروع درس برند و برندسازی با تعریف برند و سایر واژه‌های مرتبط، تعدد دیدگاه‌ها و اختلاف نظر‌های موجود در حوزه‌ی برند و برندسازی است.

هر کس به فراخور حال و روز خود، به تناسب نیاز خود، و بسته به سابقه‌ی خود، تعریف برند و برندسازی را اصلاح کرده و تغییر داده است! به همین دلیل،  مجبوریم قبل از شروع بخث‌های تخصصی‌تر، با هدفشکل‌گیری یک زبان مشترک در مورد برند و برندسازی، بحث را با تعریف واژه‌ها آغاز می‌کنیم.

آنچه در اینجا می‌بینید صرفاً تعاریفی اولیه و کلی با هدف کاهش احتمال سوء برداشت‌ها و سوء تفسیرها از مفاهیم اولیه است و هر یک از این مفاهیم، با جزییات بیشتر در درس‌های آتی بررسی خواهند شد.

مکاتب مختلف در تعریف برند

تعریف برند (Brand) در طول سالهای اخیر تغییرات زیادی را به خود دیده است.

معمولاً نحوه‌ی تعریف برند،‌ بستگی به این داشته است که چه شخصی آن را تعریف کرده از چه منظری به این حوزه نگاه کرده است.

تیلده هدینگ و همکارانش در کتاب مدیریت برند خود توضیح می‌دهند که با مرور بیش از ۳۰۰ مقاله در نشریات Journal of Marketing، Journal of Marketing Research، Harvard Business Review و European Journal of Marketing توانسته اند حداقل هفت نگاه مختلف را در بحث تحلیل برند و برندسازی تشخیص بدهند:

نگاه اقتصادی به تعریف برند و شیوه برندسازی

این همان نگاهی است که حسابدارها و مدیران مالی به برند دارند. برند برای آنها بخشی از دارایی‌های نامشهود سازمان است و در ترازنامه ظاهر می‌شود و وقت قیمت گذاری کسب و کار، مورد توجه قرار می‌گیرد.

نگاه هویتی به تعریف برند و شیوه برندسازی

از این منظر، برند بخشی از هویت کل سازمان را شکل می‌دهد. بنابراین، سازمان می‌کوشد بر اساس تعریفی که از هویت خود دارد، برندی متناسب با آن هویت را ایجاد کرده و توسعه دهد.

نگاه به برند و برندسازی از دید مصرف کننده

در این نگاه، برای تعریف برند به این مسئله توجه می‌شود که مصرف کننده، با دیدن و شنیدن نشانه‌های مرتبط با برند، چه چیزهایی برایش تداعی می‌شود.

نگاه به برند و برندسازی از دید #شخصیت شناسی

اگر فرض کنیم یک برند مانند یک انسان است و تمام ویژگی‌های یک انسان را دارد، چه شخصیت انسانی را می‌توان به آن برند نسبت داد؟

یا اجازه بدهید به شکل دیگری بگوییم: اگر مردم، به برند ما به عنوان یک انسان نگاه کنند، مناسب است که آن را در قالب چه شخصیتی ببینند و بشناسند؟

شخصیت‌های انسانی، #درونگرا هستند. برونگرا هستند. خلاق و ریسک پذیر هستند. محافظه کار و اهل تقلید هم هستند. شاد و زنده هستند. رسمی و مرده هم هستند. وحشی و رام نشدنی هستند. تابع و آرام هم هستند. هر صفتی را که به انسانی نسبت می‌دهیم می‌توانیم در مورد یک برند هم به کار ببریم.

نگاه به برند از دیدگاه رابطه شناسی و مدیریت رابطه

این نوع نگرش هم، شکل رایج دیگری از نگاه به برند و برندسازی است.

همه‌ی آن بحث‌هایی که در حوزه‌ی رابطه انسانها با یکدیگر می‌شنویم و می‌خوانیم را می‌توان در مورد رابطه مشتری با یک برند هم مطرح کرد.

ما انسانها به برخی روابط به شکل تفننی نگاه می‌کنیم. به برخی دیگر به شکل دائمی. در برخی از رابطه‌هانقش حامی را داریم و در رابطه‌هایی دیگر شکایت داریم و در جستجوی فرصت انتقام. همه‌ی این جنس رابطه‌ها در ارتباط انسانها با برندها هم دیده می‌شود.

 نگاه به برند و برندسازی به عنوان تکیه گاهی برای تعاملات و ایجاد جایگاه اجتماعی

این هم شکل دیگری از نگاه به برند است.

گاه یک مدیر موفق، احساس می‌کند که باید خودکارش حتماً دارای برند خاصی باشد. برند خودروی سواری او تنها می‌تواند یکی از سه یا چهار برند مطرح اصلی در کشور باشد. برند پوشاک او باید از میان گران‌ترین یا لوکس‌ترین برندهای جهان انتخاب شود.

بسیاری از برندهای لوکس دنیا که برخی از آنها را در #داستان کسب و کار در دوره MBA متممشناخته‌ایم و مورد بحث‌ قرار داده‌ایم، عملاً به بخشی از فرهنگ مصرف مدیران تبدیل شده‌اند.

طبیعی است که این شکل از برندسازی هم مانند همه‌ی اشکال دیگر، در نهایت می‌تواند منافع اقتصادی بلندمدت برای مالکان برند به همراه داشته باشد.

اما طبیعتاً برندهایی می‌توانند از این منافع استفاده کنند که به برند خود، نه فقط به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر،‌ بلکه به عنوان ابزاری برای ایجاد هویت جمعی قدرتمند‌تر، استفاده کنند.

نگاه فرهنگی به برند و برندسازی

این شکل از نگاه هم، شیوه‌ای است که معمولاً در سطح کلان مطرح می‌شود و دغدغه‌ی دولتمردان است.

وقتی از شکل کلان به بحث فرهنگ نگاه می‌کنیم،‌ برند و برندسازی فراتر از معادلات ساده و اولیه کسب و کار است و کمک می‌کند که برخی صفات و ویژگی‌ها، در سطح کلان به یک فرهنگ نسبت داده شود.

امروز نام سوییس برای بسیاری از ما دقت و ظرافت را تداعی می‌کند. شاید زمانی ساعت سوییسی با هویت و دقت و کیفیت خود، به نام سوییس اعتبار می‌داد، اما امروز روند وارونه‌ای شکل گرفته است:

این نام سوییس است که به ساعت‌ها اعتبار می‌دهد.

تعاریف‌ رسمی‌تر برند چه هستند؟

 سالها پیش، انجمن بازاریابی آمریکا، برند را به این صورت تعریف کرد که:

برند یعنی یک نام، عبارت، نشانه یا علامت یا ترکیبی از اینها که با هدف متمایز کردن یک کالا یا خدمت از سایر کالاها و خدمات یک فروشنده یا برای ایجاد تمایز میان کالا و خدمت یک فروشنده با کالا و خدمات سایر فروشندگان به کار گرفته شود.

امروز می‌دانیم که این تعریف خیلی خیلی ساده‌تر از نگاه امروزی به برند است. بسیاری از کتاب‌های مدیریت برند، واژه‌ها و اصطلاحات زیادی را به این تعریف افزوده‌اند. برخی از آنها خودشان با هدف برندسازی و متمایز کردن خود از دیگران، تعریف خود را جرح و تعدیل کرده‌اند.

شاید بهتر باشد در کنار همه‌ی این تعریف‌ها، هر یک از ما هم تعریفی در خور نیاز و دغدغه‌های خود از این واژه ارائه دهیم و در بند بحث‌های بیهوده‌ی بی‌خاصیت نیفتیم.

دسته بندی شده در: